my prisoner
پارت ۴۷(سه تا پارت دیگههه)اسماتت*
سونگمین: چا-چان..خو-خودت می-میدونی من-من..
بنگچان ، متوجه حالت ترسیده اون شد. کمی از اون فاصله گرفت. دست های لرزون اون رو گرفت و اروم نوازش میکرد.
بنگچان: سونگمین قول میدم نثل اون مرتیکه عوضی نباشم..هر جا خواستی تمومش میکنم..لطفا بزار تورو مال خودم بکنم..برای همیشه.
سونگمین، اب دهنش رو قورت داد.
سونگمین: قو-قول میدی؟
بنگچان ، لبخند نرمی زد و دستاش رو توی موهای پسر فرو برد و اروم نوازش میکرد.
بنگچان: قول میدم..هر وقت احساس کردم ناراحتی تمومش میکنم.
سونگمین: با-باشه..قبول..می-میکنم
بنگچان لبخند بزرگی زد. اروم سونگمین رو به خودش نزدیک تر کرد. دستاش رو اروم دور کمر اون حلقه زد و صورتش رو صورتش نزدیک کرد. پیشونیش رو به پیشونی اون چسبوند. سونگمین، کمی سرخ شد..از اینکه انقدر بهش نزدیک شده بود خجالت میکشید. چان از خجالتی بودن اون خنده اش گرفت. لب هاش رو به لب های اون نزدیک کرد و اروم اون هارو روی هم قرار داد. سعی میکرد تا جایی که میتونی اروم انجامش بده تا سونگمین رو نترسونه. سونگمین هیچ کاری نمیکرد اما بعد از چند ثانیه ازوم روم شروع به همکاری کردن با چان کرد. چان ، نتونست خودش رو کنترل کنه و هعی خشن تر میشد. بعد از چند دقیقه ، سونگمین به سینه هایت زد تا تمومش کنه. چان ، متوجه موضوع شد و سریع بوسه رو شکست. هردو نفس نفس میزدن.
بنگچان: خوبی؟
سونگمین: ا-اره..ب-برای..اولین..با-بار..خوب بود..
بنگچان ، از اینکه سونگمین خوشش اومده بود خوشحال بود. لبخندی زد و بعد بوسه ای روی پیشونی اون گذاشت.
بنگچان: بیا بریم تو اتاق..پاپی
در حالی که دست های هم رو گرفته بودن ، به سمت اتاق چان رفتن. وقتی رسیدن ، بنگچان در رو باز کرد و بعد پشت سرش در رو بست. اروم سونگمین رو روی تخت نشوند و خودش بالای سرش ایستاد. دستش رو توی موهای ااون برد و اروم نوازش میکرد. اروم اروم ، اون رو روی تخت خوابوند و روش خیمه زد. شروع به در اوردن لباس های اون کرد و بعد لباس های خودش رو در اورد. سونگمین، خجالت کشیده بود و گونه هاش سرخ شده بود.
بنگچان: پاپی..خجالت نکش..قراره بزودی از این هم نزدیک تر بشیم* خنده *
پارت ۴۸ تو کامنتا
سونگمین: چا-چان..خو-خودت می-میدونی من-من..
بنگچان ، متوجه حالت ترسیده اون شد. کمی از اون فاصله گرفت. دست های لرزون اون رو گرفت و اروم نوازش میکرد.
بنگچان: سونگمین قول میدم نثل اون مرتیکه عوضی نباشم..هر جا خواستی تمومش میکنم..لطفا بزار تورو مال خودم بکنم..برای همیشه.
سونگمین، اب دهنش رو قورت داد.
سونگمین: قو-قول میدی؟
بنگچان ، لبخند نرمی زد و دستاش رو توی موهای پسر فرو برد و اروم نوازش میکرد.
بنگچان: قول میدم..هر وقت احساس کردم ناراحتی تمومش میکنم.
سونگمین: با-باشه..قبول..می-میکنم
بنگچان لبخند بزرگی زد. اروم سونگمین رو به خودش نزدیک تر کرد. دستاش رو اروم دور کمر اون حلقه زد و صورتش رو صورتش نزدیک کرد. پیشونیش رو به پیشونی اون چسبوند. سونگمین، کمی سرخ شد..از اینکه انقدر بهش نزدیک شده بود خجالت میکشید. چان از خجالتی بودن اون خنده اش گرفت. لب هاش رو به لب های اون نزدیک کرد و اروم اون هارو روی هم قرار داد. سعی میکرد تا جایی که میتونی اروم انجامش بده تا سونگمین رو نترسونه. سونگمین هیچ کاری نمیکرد اما بعد از چند ثانیه ازوم روم شروع به همکاری کردن با چان کرد. چان ، نتونست خودش رو کنترل کنه و هعی خشن تر میشد. بعد از چند دقیقه ، سونگمین به سینه هایت زد تا تمومش کنه. چان ، متوجه موضوع شد و سریع بوسه رو شکست. هردو نفس نفس میزدن.
بنگچان: خوبی؟
سونگمین: ا-اره..ب-برای..اولین..با-بار..خوب بود..
بنگچان ، از اینکه سونگمین خوشش اومده بود خوشحال بود. لبخندی زد و بعد بوسه ای روی پیشونی اون گذاشت.
بنگچان: بیا بریم تو اتاق..پاپی
در حالی که دست های هم رو گرفته بودن ، به سمت اتاق چان رفتن. وقتی رسیدن ، بنگچان در رو باز کرد و بعد پشت سرش در رو بست. اروم سونگمین رو روی تخت نشوند و خودش بالای سرش ایستاد. دستش رو توی موهای ااون برد و اروم نوازش میکرد. اروم اروم ، اون رو روی تخت خوابوند و روش خیمه زد. شروع به در اوردن لباس های اون کرد و بعد لباس های خودش رو در اورد. سونگمین، خجالت کشیده بود و گونه هاش سرخ شده بود.
بنگچان: پاپی..خجالت نکش..قراره بزودی از این هم نزدیک تر بشیم* خنده *
پارت ۴۸ تو کامنتا
- ۷۱.۸k
- ۲۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط